مانیمانی، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره

من و مامانی و بابایی

اخبار27ماهگی

1394/3/19 16:37
نویسنده : مامان مریم
366 بازدید
اشتراک گذاری

از عادتای کوتاه مدتت توی این ماه این بود که تا بهت میگفتم فلان کارو نکن سریع در جوابم میگفتی: بدِ بدی دوست ندارم بولو اونتون(برو خونتون) منم نمیدونستم الان باید اینجوریغمگینباشم یا اینجوریقه قهه.

برای دومین بار بردیمت آرایشگاه برخلاف دفعه قبل اصلا گریه نکردی و مثل یه جنتلمن صاف نشستی رو صندلی تا آخر کار

خ27م1خ27م2خ27م3

مادر جون هنوز راه نیوفتاده و ما همچنان در رفت و آمدیم

خ27م4خ27م5خ27م6

مهمترین اتفاق این ماه مستقل شدن و رفتن به اتاق خودت بود که خیلی خوب و راحت با این قضیه کنار اومدی البته من کنار تختت میشینم تا خوابت ببره و بعد میرم .بعضی وقتا نصفه شب بیدار میشی و میگی مامان بیا و منم تا میام تو اتاق ومنو میبینی خیالت راحت میشه و دوباره میخوابی.البته از وقتی رفتی اتافت یه دوست مهربونم پیدا کردی که هیچ وقت موقع خواب تنهات نمیزاره و خیلی دوسش داری(هاپو کوچولو)

خ27م7خ27م8خ27م9خ27م10خ27م11خ27م12

آب طالبی خورون

خ27م13خ27م14

خ27م15

خودتون کم سر و صدا دارید دیگه طناز دختر همسایه مامانجون هم تا میفهمه که شماها امدید مخصوصا خانم زهرا سریع میاد به جمعتون ملحق میشهخندونک

خ27م17خ27م18خ27م19

اینم نقاشیه خانم زهراس که یه روز آورد بهم هدیه داد بهش گفتم خوب حالا اینا کی هستن؟ اونم توضیح داد که این مامانمه,این رایحه,این طنازه,اینم تویی,اینم خودمم و اون وسطیه هم مانیه با موهای فرفریشخنده

خ27م16

 

پسندها (2)

نظرات (0)