سیزدهمین مسافرت
امسال هم دقیقا همزمان با سال گذشته 5 خرداد بابا حامد رفت چین و ماهم دوباره برای اینکه تو اینجا دلتنگ بابایی نشی 10خرداد با باباجون و مامان جون و خاله جون محبوبه رفتیم نوشهر البته دایی جون مهدی اینا هم یه چند روزی بهمون ملحق شدن و واقعا چقدر خوب شد که رفتیم سفر و تو حتی 1 بار هم اونجا سراغ بابارو نگرفتی ولی وقتی تو خونه بودیم صبح تا چشماتو باز میکردی میگفتی بریم بابا و همش یهونشو میگرفتی.خیلی سفر خوبی بود و شما بچه ها کلی آب بازی و ماسه بازی و بدو بدو کردید و برای اینکه خیلی سفرمون یکنواخت نشه یه وقتایی یه مقدار هم با هم گلاویز میشدید
گلی جون نقاش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی